کمانچه

کمانچه را می‌توان یکی از سازهای اصیل موسیقی و مهم‌ترین آن‌ها بعد از سه تار دانست، که نه تنها در موسیقی دستگاهی، بلکه در موسیقی مقامی نیز کاربرد فراوانی دارد

این ساز، پایه‌ای به شکل میله‌ی فلزی داشته و جنس چوب به کار رفته در آن عمدتا از درختان توت و افراست.

طول کمانچه از پایه فلزی تا صراحی (قسمت فوقانی سرپنجه) حدود 75 سانتی‌متر می‌باشد..

کمانچه، سازی زهی-آرشه ای و از سازهای ملی ایران است. این ساز وسعت صدایی گسترده (بیش از 4) دارد، ولی در عین حال ظرافت خاصی نیز در آن شنیده می‌شود.

بسیاری ساز کمانچه را تکامل یافته‌ی "رباب" می‌دانند. نوعی از این ساز در میان قوم لر رایج است که پشت آن باز بوده و "تال" خوانده می‌شود.

کمانچه را در حالت نشسته، به طوری که نوازنده آن را به حالت عمودی و در دست چپ گرفته و انگشتان دستش در طول دسته حرکت کرده، و آرشه را با دست راست به صورت افقی و در حرکات رفت و برگشت بر سیم‌ها می‌کشد، می‌نوازند

در این مقاله نگاهی انداختیم به ساختار و خاستگاه این ساز اصیل موسیقی ایران .

 

اجزای کمانچه

 

کاسه طنینی:

این کاسه تقریبا کره‌ای شکل و توخالی‌ست. سطح بالایی آن باز و روی آن پوشیده از پوست بوده و رویش خرک را نصب می‌کنند.

 

پوست:

قسمت دهانه از پوست نازک آهو، بز و یا بره است.

 

دسته:

دسته ساز لوله‌ای مانند و از جنس چوب است که طول آن 25 و قطر آن 3 سانتی‌متر می‌باشد.

 

خرک:

خرک از جنس چوب یا استخوان به طول 4 و ارتفاع 2 سانتی‌متر است. خرک توسط دو پایه‌ی کوچک روی پوست کاسه قرار می‌گیرد.

 

سرپنجه:

سرپنجه در ابتدای طول دسته قرار داشته و چوبی است. سطح روی آن توخالی بوده و چهار گوشی به صورت دو به دو، و در بالای آن تاج (یا تنگ جلی) گرفته است.

 

گوشی‌ها :

کمانچه چهار گوشی به تعداد سیم‌های ساز، و به شکل میخ سرپهن از جنس چوب دارد، که در طرفین سر پنجه‌اند. قسمت پهن گوشی برای کوک کردن به چپ و راست میچرخد.

 

شیطانک:

چوب باریک و کم ارتفاعی است که به اندازه‌‌ی عرض دسته بوده و بین سرپنجه و دسته قرار می‌گیرد. سیم‌ها از روی شیارهای کم عمق آن عبور می‌کنند و به گوشی‌ها وصل می‌شوند.

 

سیم گیر:

قطعه‌ای کوچک از جنس چوب یا فلز، که در انتهای بدنه کاسه نصب می‌شود و یک سیم به آن بسته می‌شود.

 

پایه:

میله‌ای باریک، فلزی و متحرک به طول 10 سانتی‌متر، که هنگام نوازندگی یک سر آن با پیچ به انتهای کاسه بسته می‌شود و سر دیگر آن روی پا یا زمین قرار می‌گیرد.

 

تعداد و جنس سیم‌ها:

کمانچه دارای 4 سیم با ضخامت‌های مختلف است.

 

وسعت:

وسعت معمول صدای کمانچه نزدیک به 3 اکتاو است، ولی به علت وجود کوک‌های متفاوت، تمامی فواصل موسیقی (پرده، نیم پرده و ربع پرده) در این ساز قابل اجراست.

 

نوازندگان شاخص:

از شاخص‌ترین نوازندگان کمانچه میتوان از حسین خان اسماعیل زاده، علی اصغر بهاری، مجتبی میرزاده، کیهان کلهر و اردشیر کامکار نام برد.

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین 


کاخن

کاخن

 در زبان اسپانیایی کاخن به معنی صندوقچه و یا جعبه است، برای نواختن این ساز ، نوازنده بر روی آن نشسته و با ضربات کف دست و انگشتان بر روی صفحه جلویی و کناری می‌کوبد.

این ساز عمدتا در موسیقی آفرو-پرویی و سبک‌های معاصر فلامنکو و جَز مورد استفاده قرارمی‌گیرد. 

 

 در این مقاله نگاهی میندازیم به تاریخچه و ساختار این ساز 

 

تاریخچه‌ی کاخن

 

کاخن قدمت زیادی ندارد. در ابتدا کولی‌های اسپانیا در کنار ساز گیتار روی جعبه‌های میوه ریتم‌هایی را برای رقص اجرا می‌کردند که بعدها شکل سازی مستقل به خود گرفت و به کاخن امروزی تبدیل شد. 

این ساز از اواخر قرن هجدهم میلادی توسط آفریقایی تبارهای پرو، موسوم به آفرو-پرویی‌ها مورد استفاده بود، اما بعدها در سراسر آمریکا، فیلیپین و اسپانیا رواج یافت. 

در اواخر قرن نوزدهم، نوازندگان کاخن تغییراتی را در صدادهی و ساختار آن پدید آوردند. 

 

 

 

ساختار کاخن

 

ساختار کاخن شبیه به جعبه‌ای شش وجهیِ مکعب مستطیل است که پنج وجه آن را از یک لایه نازک چوب به ضخامت 2 تا 3.1 سانتی‌متر می‌سازند و وجه ششم را با یک تخته سه لایه نازک می‌پوشانند. این وجه که سرِ کاخن است را، "تاپا" می‌گویند و حفره‌های صدا در کنارش تعبیه می‌شوند. 

فاکتورهایی که در صوت کاخن مانند ارتفاع، حجم، طنین و کاراکتر تاثیر گذارند، عبارتند از: اندازه و شکل ساز، جنس و ضخامت چوب مورد استفاده در ساخت و اندازه و محل تعبیه حفره‌های صدا .

 

برای ساخت صفحه "تاپا"، معمولا از چوب‌ درخت‌های گیلاس، ماهون و افرا استفاده می‌شود، در حالی که بقیه قسمت‌های کاخن را از چوب کاج، صنوبر و یا سایر چوب‌های سفید و مرغوب می‌سازند

 

انواع کاخن

 

 

1- کاخن‌های ثابت:

 

این نوع کاخن ها فنر و یا سیم گیتار دارند و صدای یکنواختی تولید می‌کنند، ولی قابلیت تنظیم را ندارند. 

 

 

2- کاخن‌های رگلاژی:

 

این نوع کاخن‌ها دارای فنر یا سیم گیتار هستند، ولی صدایشان هم قابل تغییر است. این مدل از سازها در نوع فنری، قابلیت شل شدن و پخش‌ کردن صدای چوب، و در نوع سیمی، قابلیت کوک شدن مثل گیتار را دارند. 

 

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

 

 


نقاشی خط

نقاشی خط چیست

 

همانطور که گفته شد، از تلفیق هنر نقاشی و خوشنویسی، نقاشی خط پدید آمد. اما گروهی مایه اصلی آن را خوشنویسی می‌دانند که با هنر نقاشی و گرافیک ترکیب شده است. گروهی دیگر بر این باورند که نقاشیخط نوعی نقاشی است که در آن رگه‌هایی از هنر خوشنویسی و خطاطی به کار رفته است. به طور کلی می توان نقاشی خط را پیکره های تشکیل شده از حروف و یا خطوط دارای شکل توصیف نمود که وظیفه اصلی آن انتقال پیام به شیوه ای متفاوت به مخاطب می باشد. در این مقاله به بررسی این هنر زیبا پرداختیم.

 

 

نقاشی خط

 

در دوران معاصر ، خوشنویسی شکلی دیگر به خود گرفت و بسیاری از هنرمندان تلاش کردند تا با نوآوری‌ها و ترکیب کردن شیوه های هنری مختلف با یکدیگر، روح تازه‌ای را به این هنر اصیل ایرانی  ببخشند.بنابراین هنر نقاشی را به خط اضافه نمودند. منشا اصلی نقاشیخط را می‌توان کشورهای اسلامی دانست و بعد از رواج این هنر در این کشورها بود که رفته رفته آوازه آن در دیگر مناطق دور و نزدیک پخش شده و هنرمندان از کشورهای مختلف به خلق آثار نقاشیخط روی آوردند.

 

 

منشا هنر نقاشی خط

 

کشورهای اسلامی را می‌ توان خاستگاه اصلی هنر خوشنویسی دانست. در دین اسلام نمایش مفاهیم الهی در کتب مقدس به صورت مجسمه، طرح و نقاشی ممنوع می ‌باشد، به همین خاطر نویسندگان کتب اسلامی، نقاشیخط را به عنوان راهی برای نمایش زیبایی مفاهیم الهی و زینت دادن به آن ها استفاده می‌کردند.

میکروگرافی یا ریزنگاری که یکی از هنرهای یهودیان می باشد، کارکردی مشابه به نقاشیخط دارد. به طوری که کلمات، اجزاء اصلی نقوش مختلف را تشکیل داده و هنرمند تلاش می کند که با این کلمات طرح مورد نظر را توصیف کند.

 

انواع آثار نقاشی خط

 

آثاری که از حاصل این هنر پدید آمده است را می توان در سه دسته جای داد:

1.  دسته اول شامل آثار نقاشانی است که با جایگزین کردن حروف و کلمات با اشکال و اجزاء نقاشی، مفاهیم را به شکلی دیگر نمایش می‌دهند.

2.  دسته دوم شامل آثار خوشنویسانی می شود که در نوشتن خط ها از تکنیک های نقاشی و گرافیک استفاده کرده اند.

3.  دسته سوم شامل آثار برخی از خوشنویسان معاصر مانند میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین می شود که تنها با استفاده از تکنیک های خوش نویسی یعنی قلم و مرکب، این آثار نقاشیخط را پدید آورده اند.

 

نقاشی خط در بین ایرانیان

 

اولین آثار نقاشیخط که از دوران قاجار رواج یافت، به صورت کتیبه نویسی بود. این آثار و هنر کتیبه نویسی، با نقاشیخط در زمان خود محبوبیت و شهرت بسیاری پیدا کرد. اما امروزه در هنر نقاشیخط مدرن، دیگر کتیبه نویسی رواج نداشته و جای آن را خط، رنگ و نقاشی گرفته است. از اولین پیشروان این هنر در ایران می توان رضا مافی را نام برد که با الهام گرفتن از خوشنویسی سنتی ایرانی مانند خطوط نستعلیق و شکسته، شیوه های نوین نقاشیخط را پایه گذاری نمود. از دیگر هنرمندان فعال در این صنعت هنری می توان به فرامرز پیلارام، حسین زنده ‌رودی، نصرالله افجه‌ای و محمد احصایی اشاره کرد. محمد احصایی نیز از هنرمندان فعال در زمینه های خوشنویسی، گرافیک و نقاشی می باشد که آثار او علاوه بر داخل کشور، در عرصه بین‌الملل نیز آوازه بسیاری پیدا کرده است.

 

نقاشی خط در بیرون مرزها

 

گیوم آپولینر، هنرمند، شاعر و نویسنده فرانسوی که در آثار خود از مکتب سورئالیسم بهره برده و در انتخاب نام این مکتب و دیگر مکاتب مانند کوبیسم نیز نقش داشته است، آثار معروفی از نقاشی خط را خلق کرده است. او در بحبوحه جنگ جهانی اول دچار جراحتی در ناحیه سر شد و با انجام عمل های جراحی جان سالم به در برد. در نهایت به دلیل ابتلا به آنفولانزای اسپانیایی (Spanish Flue‌) جان خود را از دست داد. پس از مرگ گیوم آپولینر در سال 1918، آثار نقاشی خط او که غالبا شرح حال جهان در جنگ می باشد، منتشر شد. اشعار او که در طرح برج ایفل به تصویر کشیده شده اند، از معروف ترین آثار گیوم آپولینر به شمار می آید.

 

نقاشیخط در دنیای امروز

 

امروزه این هنر نوین و پر طرفدار با تکنولوژی قرن بیست و یکم ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده است. انتشار آثار نقاشیخط در فضای مجازی باعث شده است که همه افراد، خصوصا نسل جدید، در سراسر جهان با آن آشنایی پیدا کرده و مشغول به خلق آثار جدید آمیخته به سبک زندگی و فرهنگ خود شوند. با وجود این که بسیاری هنوز هم نقاشیخط را با استفاده از قلم و کاغذ ترجیح می دهند، اما بهره بردن از ابزار مختلف در دنیای تکنولوژی مانند انواع نرم افزارهای فتوشاپ برای به وجود آوردن این آثار در بین نسل امروز بسیار رایج است.

 

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین 


این ده اصطلاح عجیب شما رو به یک انگلیسی اصیل تبدیل میکنند!

انگلیسی زبان شیرین  جذابیه، هرچی بیشتر هم درباره‌ش بدونید جذاب‌تر هم میشه، اصلاحات تو انگلیسی باعث میشه خیلی حرفه‌ای صحبت کنید و در موقعیت‌های مختلف احساسات و یا منظورتون رو خیلی خوب و روشن‌ بیان کنید و حتی انگلیسی زبان‌ها رو هم تحت تاثیر قرار بدین! 

تو این مقاله 10 تا اصطلاح رایج بریتانیایی و کلاسیک رو بهتون معرفی می‌کنیم، این اصطلاحات تو موقعیت‌ها و سناریوهای مختلفی استفاده میشن و بین کسانی که با لهجه بریتیش صحبت میکنن، خیلی رایج تر هستن تا آمریکایی‌ها! 

 

 

 

 

 

DON’T GIVE UP THE DAY JOB

 

 

فرض کنید که تازه یه کاری رو شروع کردید، و یا چیزی رو برای اولین باره که داره امتحان می‌کنید و خوب هم پیش نمیرید! یکی میاد بهتون میگه " don"t give up the day job!"  که شاید به نظر برسه داره بهتون مشاوره مالی میده! ولی خب منظورش اینه که با این رویه‌ای که دارید پیش میرید قرار نیست اتفاقی بیفته! به طور کلی از این اصطلاح زمانی استفاده میشه که کسی داره کاری رو انجام میده ولی انقدر بده که بعید به نظر میرسه موفق بشه!

 

 

Example: “After he failed to play Wonderwall by Oasis on his acoustic guitar at the party, we advised him not to give up his day job”.

 

 

 

 

WIND-UP MERCHANT 

 

 شما هم ممکنه کسی رو بشناسید که با حرفاش بقیه رو ناراحت میکنه و بعدش میگه "بابا شوخی کردم!"، انگلیسیا به اینجور آدما میگن : "wind-up merchant"! تو فضاهای مجازی هم معادل این اصطلاح رو trolls  (ترولز)   میگن! 

خلاصه که اینجور آدما واسه تفریح خودشون، بقیه رو شوخی شوخی ناراحت میکنن و خیلی "wind-up merchant" تشریف دارن! 

 

Example: “Steven’s smart, but he’s such a wind-up merchant; he knowingly offends us just so he can laugh at us for being upset”

 

 

SPANNER IN THE WORKS

 

 

وقتی کسی یا چیزی یهو سر راه نقشه‌هاتون سبز میشه از این اصلاح استفاده کنید! در اصل این جمله وقتی به کار میره که یه چیزی وارد موتور ماشین و یا قسمت‌های دیگه‌ش میشه و اونو از کار میندازه! البته هر اتفاقی تو زندگی که باعث عقب افتادن کاری بشه به عنوان  spanner in the works به حساب نمیاد! واتفاقاتی رو میگن که منجر به مشکلات واقعی بشن.

 

Example: “Mick is usually great, but the fact that he wants to come over the same week as my parents makes him a real spanner in the works”

 

 

 

TAKE THE BISCUIT 

 

 

اگر هر چیزی یا کسی خیلی شمارو اذیت و برانگیخته کنه، و یا در نوع خودش خیلی احمقانه باشه، میتونید اصطلاح "take the biscuit" رو استفاده کنید که معادل آمریکاییش هم میشه  "take the cake ". تنها تفاوت بین این دوتا جمله اینه که آمریکایی ها تو موقعیت‌های مثبت ازش استفاده می‌کنن ولی انگلیسی‌ها وقتی یه اتفاق منفی‌ای میفته! 

 

 

Example: “I was mad when you didn’t do anything for the group project, but you really took the biscuit when you didn’t even show up for our presentation”.

 

 

:OVER-EGG

 

 

تو فارسی بهش میگیم "از شور به در کردن!" یعنی رو یه کاری انقدر فکر و انرژی و زمان میذاری و انقدر تکرارش میکنی که خراب میشه! مثل این میمونه که به کیکیت زیاد تخم مرغ بزنی! این اصطلاح رو اصلا از همین جمله گرفتن و معادلش میشه "over-exciting" که ینی بیش از حد انجام دادن یه کاری!

 

Example: “The cheese bread I made was great, but I over-egged when I added habanero peppers on top”.

 

 

WIN‌D YOUR NECK IN

 

این دقیقا همون "سرت به کار خودت باشه"ست که ما ازش استفاده می‌کنیم! وقتی چیزی مستقیما به کسی مربوط نیست و الکی داره دخالت می‌کنه این اصطلاح رو براش به کار می‌بریم.

Example: “I get that you don’t want them to be mad at each other, but you’re not involved in their issue, so you should probably wind your neck in”.

 

 

BOB’S YOUR UNCLE 

 

 

ریشه‌ی این اصطلاح خیلی مشخص نیست که از کجا میاد، ولی در واقع وقتی به کار میره که یه کاری خیلی سخت تر از اونی بوده که فکرشو می‌کردی، تو فارسی هم به کنایه میگیم ""گفتنش آسونه" معادل دیگه‌ی انگلیسیش هم "easier said than done " رو میشه مثال زد! 

 

Example: “Just find a beat, record some vocals, and get them mixed and mastered. Bob’s your uncle, you’ve created a song!”

 

 

 

A FEW SANDWICHES SHORT OF A PICNIC

 

 

این اصطلاح خاص، آماده نبودن رو توصیف می‌کنه. در واقع برای کسی به کار میره که آمادگی و آگاهی کاملی از کاری  که داره انجام میده رو نداره.

Example: “He’s a lot of fun to hang out with, but the fact that he thought it’d be okay to come to my house at midnight shows he’s a few sandwiches short of a picnic”.

 

 

FULL OF BEANS 

 

 

این اصطلاح خیلی رایجه و کسی رو توصیف میکنه که خیلی مشتاق و پر انرژیه!منظور از دونه‌ها (beans) هم اینجا همون دونه‌های قهوه‌‌ست!  ریشه‌ی اون برمیگرده به این حقیقتی که دونه‌های قهوه پر از کافئینن! ( coffee beans).

Example: “You must be really full of beans this morning! How did you get up at sunrise and go on a run before I was awake?”.

 

 

QUIDS IN 

 

اگه دارید روی یه کاری وقت و سرمایه میذارید و جواب هم میگیرید، میشه گفت شما "quids in" هستین! تو انگلیسی عامیانه به پوند میگن کوئید، و وقتی از اصطلاح "quids in" استفاده میشه، یعنی شما رو شانسید و حسابی دارید سود میبرید!

 

Example: “I can’t believe it! He played the lottery and he somehow managed to be quids in”.

 


منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین 


زبان چینی

زبان چینی  یکی از شش زبان رسمی در سازمان ملل متحد و زبان رسمی کشور چین است. گویش رسمی در چین ماندارین است

که بر پایه گویش پکنی و سایر گویش هایی که در مناطق شمالی رایج بودند، شکل گرفته است. ماندارین توسط ?  جمعیت دنیا صحبت میشود و رایج ترین زبان دنیاست. چینی تاثیری شگرف بر روی زبان و حروف کشور های همسایه خود، مانند ژاپنی، کره ای و ویتنامی گذاشته است. 

 

گویش ها

گویش های رسمی معمولا در شمال و غیر رسمی در جنوب رواج دارند

با جغرافیایی پهناور و جمعیتی زیاد، زبان چینی گویش های متفاوت و پیچیده ای دارد. گویش های رسمی و غیر رسمی‌ای که در م مردم نواحی مختلف رایج است. گویش های رسمی معمولا در شمال و غیر رسمی در جنوب رواج دارند. 

 

 

حروف در زبان چینی

 

حروف چینی قدمتی بیش از 3000 سال در تاریخ دارند. 80000 کلمه در چینی وجود دارد، که ریشه هایی کهن دارند. اگرچه تنها 3000 کلمه برای ارتباطات روزانه به کار می رود، با اینحال قادر است 99? از اطلاعات را به صورت نوشتاری پوشش دهد. 

چرا که هر کلمه در چینی دارای معانی متفاوتی است. حروفی که امروزه در چینی رایج است به دو نوع "ساده شده" و "سنتی" تقسیم می شوند. حروف ساده شده عمدتا در خود چین، سنگاپور و جوامع فرامرزی چین در مناطق جنوب شرقی آسیا رواج دارند، در حالیکه نوع دوم معمولا در استان‌های تایوان، هنگ کنگ، ماکائو و جوامع چینی در آمریکای شمالی رایج است. 

 

یادگیری زبان چینی نه تنها رشد فردی و حرفه ای را درپی دارد، بلکه امکان آشنایی با یکی از غنی ترین فرهنگ دنیا را به ما می‌دهد. میلیون ها نفر سالانه به چین سفر می‌کنند تا معبد شائولین را دیده، در کنار دیوار بزرگ چین قدم زده و عجیب ترین غذاهای دنیا را امتحان کنند. همچنین به خاطر اقتصاد قدرتمند کشور چین، یادگیری زبان چینی فرصت های شغلی بسیاری را در سراسر دنیا پیش روی ما قرار میدهد. 

یادگیری زبان چینی ممکن است سخت به نظر برسد اما ما را  با دنیایی از عجایب شگفتی ها و فرصت ها آشنا می سازد. 

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین