تاریخچه ساز کاخن

 

از زمانی که انسان وجود داشته موسیقی یکی از تفریحات سرگرمی کننده او بوده است و هر موقع که احوالات انسان خراب می شده موسیقی یکی از راه های ارضا کننده روح بوده است.موسیقی یک امر ثابت است و فقط در سبک‌های موسیقی اختلاف سلیقه وجود دارد که با توجه به پیچیدگی ذات انسان یک امر کاملاً طبیعی می‌باشد.در دنیای موسیقی همه ساز ها برای این به وجود آمده تا بتواند بخشی از حالات انسان را بیان کند.

ما در این مقاله می‌خواهیم به  بررسی ساز کاخن بپردازیم.

تاریخچه‌ی ساز

 

شاید بتوانیم  بگوییم که این ساز یکی از جالب‌ترین تاریخچه ها را میان بقیه‌ی سازها دارد. ریشه‌ی این ساز به کشور پرو برمی‌گردد و توسط برده‌های این کشور ساخته شده است. زمانی که کشور پرو تحت استعمار اسپانیا قرار گرفته بود بردگان این کشور از نواختن هرگونه ساز کوبه‌ای منع شده بودند، و این برای مردم کشور پرو که بسیار علاقمند به موسیقی هستند واقعا سخت بود،  به همین دلیل برده‌های پرویی  تصمیم گرفتند که با ساختن ابزارهای بسیار ساده‌ی موسیقی دوباره این هنر را در وجودشان زنده کنند. آنها در ابتدا چوب‌های بلا‌استفاده را جمع آوری کرده و از آنها جعبه‌هایی را ساختند که با آن صداهایی خوش‌آوا متناسب با آهنگ‌های سنتیشان تولید می کردند. کاخن همچون چراغ و نوری در دوره‌ی وحشتناک استعمار در پرو می‌باشد، چراغی که این مردم را دور هم جمع می‌کرد و استقلال و امید را دقایقی به آنها هدیه می‌داد. حقایق تاریخی همچنین می‌گویند که هدف از ایجاد کاخن همراهی با رقص‌های فرهنگی پرو است که به تاندرو و زاماکوکا معروف هستند.

یکی از جذاب‌ترین نکات درباره کاخن این است که از آن می توان در انواع سبک‌ها مانند راک و پاپ در کنار سازهای دیگر استفاده کرد. در کلیسای کاتولیک از کاخن برای همراهی آوازهای مذهبی در جشن‌های مذهبی استفاده می‌شود اما در چنین مراسم‌هایی کاخن همیشه با سازهای دیگری مانند گیتار و ارگ هم‌نوایی می‌کند. کاخن قادر است که به چنین ملودی‌های مذهبی زندگی و شور ببخشد و به دلیل انعطاف پذیری‌اش کاملا با آهنگ‌های  گیتار و ارگ سازگار است.

در حال حاضر، نوازندگان به ترکیب این ساز با سازهای دیگر علاقه‌مندند و این را می‌توان در طی بسیاری از کنسرت‌هاو نمایش‌های هنری موسیقی ، مشاهده کرد. همچنین در اکثر کنسرت‌های ارکسترنیز  کاخن حضور دارد.

اگر بخواهیم به نحوه نواختن ساز کاخن نگاه کنیم متوجه می‌شویم که نواختن این ساز نسبتا  آسان است؛به این صورت  که باید از هر دو دست خود برای ضربه زدن به ساز استفاده کنیم و از دست قویترمان برای ضربه زدن به بیس و ایجاد ریتم مورد نظر استفاده کنیم.

 

 حقایق جالب کاخن

 

·    کلمه «cajon» به معنی «جعبه یا دِراور است»

·    کاخن به عنوان یک ساز کوبه‌ای در نظر گرفته می‌شود و معمولا دارای طول 18 اینچ و عرض و عمق 12 اینچ است.

·    کاخن دارای شش وجه است و وجه جلویی آن از چوب نازک‌تری نسبت به پنج وجه دیگر تشکیل شده است. این قسمت جلویی نازک‌تر با نام سرِ ساز شناخته می‌شود.

·    کاخن‌های مدرن دارای پایه‌هایی هستند که  اغلب از پلاستیک ساخته شده‌است و در قسمت بالایی ساز  پیچ‌هایی برای تنظیم صدا وجود دارد.

·    صدای باس با ضربه زدن به مرکز صفحه جلویی یا سر ساز حاصل می‌شود و با ضربه نزدیک تر به بالای سطح سر، صدای بالاتری به دست می‌آید.

·    وقتی نوازنده روی کاخن می‌نشیند، هنگام نواختن را کمی‌کج می‌کنند. برخی از نوازندگان به سایر سطوح کاخن نیز ضربه می‌زنند تا صداهای متفاوتی نسبت به صداهایی که از ضربه زدن به جلو یا سر ساز تولید کنند.

·   کاخن ساز محبوب اسپانیا، فیلیپین و قاره آمریکا است.

·    کاخن یک ابزار محبوب در سبک های موسیقی مختلف از جمله رومبا کوبا، فلامنکو، پرو والس، زاماکوکا و تاندرو است.

·    در موسیقی مدرن از کاخن اغلب برای همراهی گیتار آکوستیک استفاده می‌شود و حتی در صورت محدود بودن فضا از آن برای جایگزینی کیت‌های درام کامل نیز بهره می‌برند.

·    کاخن در حال کسب محبوبیت در انواع دیگر موسیقی از جمله جاز، فانک، راک، پاپ و بلوز است.

·    موسیقی محلی ایرلند استفاده از کاخن را در بیشتر موسیقی های خود پذیرفته است.

·    دست‌ها تنها ابزار برای ضربه به کاخن نیستند. نوازندگان همچنین از برس های فلزی، برس پلاستیکی، چوب، پتک و برخی از پدال درام نیز استفاده می‌کنند.

·    کاخن همچنین می‌تواند در یک ارکستر به عنوان بخشی از موسیقی کلاسیک اجرا شود.

·    نوازندگان معروف کاخن عبارتند از: روبن دانتاس (موسیقی فلامنکو دهه 70)، ماریو کورتس (فلامنکو)، مایک میدوز (نوازنده سازهای کوبه ای و درامر)، استیون پاس سرچ Stephen Pass}}

 (سازهای کوبه ای) و نینا رودریگز (ملقب به دست های آذرخش)

·    موسسه ملی فرهنگ پرو در سال 2001 کاخن را به عنوان بخشی از میراث ملی این کشور اعلام کرد.

·    سازمان ایالت های آمریکا در سال 2014 کاخن را به عنوان «ساز پرو برای آمریکا» اعلام کرد.




همه چیز درباره ی نقاشی خط

 

اگر علاقه به هنر دارید ممکن است با هنر نقاشی خط آشنا باشید.در هنر نقاشی خط  هنر زیبا نوشتن حروف و کلمات است. فعالیت در این رشته بیش از هر چیز مستلزم مهارت و فنون خاص است. در هنر نقاشی خط باید بدانیم که حروف را آراسته و هماهنگ بنویسیم که بایک دیگر جلوه خاصی پیدا کند.

 

انواع نقاشی خط 

 

نقاشی خط در ایران در سه دسته‌ی کلی قرار می‌گیرد:

دسته اول : آثاری که توسط نقاشان خلق می‌شوند و در آن‌ها از اشکال و پیکره‌ها به جای کلمات استفاده می‌شود.

دسته دوم : خالق این آثار خوشنویسان هستند و از تکنیک‌های نقاشی و طراحی بهره می‌برند.

دسته سوم : این نوع از نقاشی‌خط به وسیله‌ی خوشنویسان حرفه‌ای و با استفاده از تکنیک‌های قلم و مرکب استفاده می‌شود. از این دسته می‌توان به آثار میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین نام برد

منشاء هنر نقاشی خط

 

نقاشی خط در واقع شیوه‌ای خاص در نقاشی مدرن و خوشنویسی معاصر ایران می‌باشد که برخی آن را تلفیقی از خوشنویسی با نقاشی و گرافیک می‌دانند بعضی وقتها به آن خطاشی و یا خط نقاشی نیز گفته می‌شود، اما هیچکدام از این تعاریف صد در صد نیستند ولی در کل می‌توان گفت که تمامی آثار با ترکیب‌بندی حروف و کلمات و ترکیب‌شان با نقاشی در زمره‌ی نقاشی‌خط قرار می‌گیرند.

این هنر در آغاز دهه‌ی 40 شمسی و بعد از ظهور مکتب‌ سقاخانه پا گرفت. این مکتب اما عمر زیادی نداشت و کمتر از دو دهه به طول انجامید. تلاش‌های سقاخانه اما تاثیر ماندگاری بر این هنر نهاد و موجب شکل گیری جریان نقاشی‌خط شد.

نقاشی خط امروزه با داشتن بار و غنای تاریخی، هنری و هویت ملی، جایگاهی خاص در بین هنرهای تجسمی ایرانی پیدا کرده است و این موفقیت‌ها به عرصه بین‌الملل نیز راه یافته.

.

 

شناسایی ابزار نقاشی خط

 

مانند همه‌ی شاخه‌های هنری، نقاشی خط هم با ابزارهای متعدد و متنوعی به اجرا درمی‌آید؛ مانند انواع قلم‌مو، خودکار و جوهر. از جمله‌ی این ابزارها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.          قلم‌های لبه پهن: استفاده از این وسیله به هنرجویان مبتدی توصیه می‌شود؛ چرا که کار با آن نسبت به سایر ابزارها ساده‌تر است. این نوع قلم در اجرای سبک عربی نیز بسیار پرکاربرد است؛ اما برای سبک‌های دیگر هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ابزار خود دارای انواعی از جمله قلم آغشته و خودکار می‌باشد.

2.          قلم های نوک‌تیز: این قلم‌ها نسبت به فشار وارده از سمت هنرمند، انعطاف‌پذیر هستند و به این ترتیب این قابلیت را دارند که خطوطی نازک و هم‌چنین پهن رسم کنند. همین ویژگی سبب شده است که کار با این ابزار به دقت و تسلط بیشتری احتیاج داشته باشد.

3.          قلم های  فرمانروا: قلم‌های حاکم یا فرمانروا، همانطور که شاید از نام‌شان بربیاید؛ قدرت زیادی در تنظیم شکل و پهنای حروف و اشکال دارند. شما می‌توانید به سادگی، پهنای مورد نظر خود را با کمک گیره‌ی کوچکی که در کنار قلم قرار دارد؛ انتخاب و تنظیم کنید.

4.          قلم‌موهای نوک‌تیز: این وسیله دارای اشکال ، اندازه ها و طول های مختلف موی سر قلم است. این ابزار قدرت انتخاب و عملکرد زیادی به هنرمند می‌دهد؛ آنقدر گسترده که لقب "ابزار همه‌کاره" را از آن خود کرده است.

5.          قلم‌موی سرپهن: این نوع قلم‌مو برای کار با سطوحی مانند پارچه و کاغذ نازک ژاپنی بسیار مناسب است و همواره از سوی هنرمندان مورد استقبال قرار می‌گیرد. هم‌چنین می‌توانید برای خطاطی روی دیوار هم از آن استفاده کنید.

6.          روان‌نویس: روان‌نویس‌ها در انواع و اندازه‌های متنوع، به شما کمک می‌کنند تا طرح مورد نظر خود را ترسیم کنید.

7.          جوهر: جوهرها به عنوان یکی از ابزارهای نقاشی خط، در اقسام گوناگونی از جمله بر پایه‌ی رنگ، رنگ‌دانه و کربن یافت شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این بین اما، جوهرهای بر پایه‌ی کربن از ماندگاری بیش‌تری برخوردارند و به این ترتیب با گذشت زمان، محو نمی‌شوند. این در حالی است که؛ جوهرهای مبتنی بر رنگ انتخاب مناسب‌تری برای هنرجویان مبتدی هستند؛ چرا که رقیق‌اند و کار با آن‌ها آسان‌تر است.

 

جمع‌بندی

 

در پایان باید گفت که نقاشی خط، یک حوزه‌ی هنری پربار و زیباست که می‌توان با پشتکار، دقت و کمی ریزبینی آن را آموخت و بر فنون‌اش مسلط شد؛ هر چند که اگر نظر هنرجویان این عرصه را بپرسیم؛ احتمالا بر این باورند که پیشرفت در آن کمی سخت است! اما ناامید نشوید؛ اگر در خودتان، علاقه و اشتیاقی به خوشنویسی احساس می‌کنید؛ شاید اکنون همان زمانی باشد که مدت‌هاست در انتظارش بوده‌اید. با چند ابزار محدود و یک دوره‌ی آموزشی مناسب، راه خود را در این مسیر بسازید و از خطا کردن نترسید. موفق باشید!

 



نه قطعه کلاسیک برای گیتار

با اینکه گیتار انواع و سبک‌های مختلفی دارد اما هنوز که هنوزه سبک کلاسیک محبوب‌ترین سبک میان مردم و جوانان است.البته برای اینکه بخواهید به طور حرفه‌ای به موسیقی گیتار گوش دهید و آثار برترین نوازنده‌های این ساز را دنبال کنید، نیازی نیست نوازنده‌ی این ساز باشید.فقط کافی است که در ابتدا بدانید که موسیقی کلاسیک چه ویژگی‌هایی دارد و همچنین با برترین نوازنده‌های این ساز نیز آشنا شوید،  ما در این مقاله سعی بر این داریم که شما را با نه قطعه‌ی اصیل از این ساز آشنا کنیم که می‌تواند شروع خوبی برای شمایی باشد که می‌خواهید یک مخاطب حرفه‌ای باشید.

 

  

1 Asturias - Albéniz

 

با وجود اینکه این اثر پس از مرگ سازنده‌اش منتشر شده که پیوندی با منطقه آستوریاس در شمال اسپانیا دارد، کار آلبنیز برای گیتار ادای احترام آشکاری به سنت‌های فلامنکو اندلس است. تغییرات ناگهانی، پویایی و ملودی پیچیده، این اثر را به قطعه ای شیطانی برای تسلط بر گیتار تبدیل کرده است. هنگام گوش دادن به لرزش‌های سریع اثر، تقریباً می‌توانید گرمای غبارآلود یک بازار اسپانیایی را احساس کنید

 

2 Five Bagatelles - Walton

 

به هیچ وجه قطعه ای آسان برای نواختن نیست! این اثر والتون، «پنج باگاتل» (1971) یک میدان مین از ریتم‌های عجیب و غریب است. در دهه 1970، گیتار کلاسیک از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بود اما عدم وجود انجمن‌های اسپانیایی / لاتین در Five Bagatelles باعث شد که این اثر هرگز در قرن بیستم به شهرت خاصی نرسد.

 

3 Libertango – Piazzolla

 

این تانگو که در سال 1974 در میلان ضبط و منتشر شد و تغییر سبک آهنگسازی آستور پیازولا از تانگو کلاسیک به تانگو نو را نشان می‌دهد. ریتم‌های تند و یک ملودی شیطانی، این اثر را در صف مقدم تانگو مدرن نگه داشته است.

 

4 Recuerdos de la Alhambra - Tárrega

 

Recuerdos de la Alhambra علی رغم سادگی ظاهری ملودی دلربایش، با این قطعه واقعاً تکنوازی‌اش را تا حد ممکن کش داده است. موقعیت‌های چپ دستانه مورد نیاز گیتاریست نسبتاً ناجور هستند و شامل انواع کشش‌های غیرمعمول می‌شوند. به علاوه، استفاده از ترمولو یک چالش فنی برای هر نوازنده‌ای است؛ اما در بهترین حالت، Recuerdos پرشور، جذاب و بسیار لطیف است.

5 Bourrée in E minor – Bach

 

یکی از معروف ترین قطعات در میان گیتاریست‌ها، «Bourrée» محبوبِ باخ، در اصل برای لوت نوشته شده است. اگرچه این اثر اسم خود را مدیون یک رقص فرانسوی است، اما باخ به هیچ وجه Bourrée را برای رقصیدن ننوشته بود. با این حال، سرعت نرم آن و تغییرات اثر از مینور به ماژور در آخرین آکورد هر ورس، احساس شگفت انگیزی را به این اثر می‌بخشد.

 

6 Guitar concerto in D – Vivaldi

 

این کنسرتو باروک فوق العاده، در ابتدا برای لوت ساخته شد، اما بازنویسی آن برای گیتار نیز به همان اندازه دوست داشتنی است. اگرچه ویوالدی بیشتر عمر خود را در ونیز گذرانده است، اما این کنسرتو را در سفرش به دور دنیا نوشت. این اثر در بوهمیا نوشته شده است و سه حرکت کوتاه آن هرگز در زمان حیات ویوالدی منتشر نشد. 

7 The Frog Galliard – Dowland

 

گالیارد نوعی رقص رنسانس است  که در قرن شانزدهم میلادی در اروپا رایج بود و شامل پرش‌های زیادی می‌شد؛ اما آنچه در مورد این رقص غیرمعمول است، ریتم آن می‌باشد که یک ویژگی غیرمعمول برای آهنگسازان انگلیسی محسوب می‌شد.

هیچ فرضیه‌ی معتبری از اینکه چگونه قطعه‌‌ی گالیارد،  نام قورباغه را در کنار خود دید وجود ندارد، اما شایعات حاکی از آن است که این ربطی به یکی از خواستگاران ملکه الیزابت اول دارد که وی با محبت او را «قورباغه» می‌نامید.

 

8  Prelude No. 1 – Heitor Villa-Lobos

 

بخش دوم از این این مقدمه بسیار پرشور است، اما در همان افتتاحیه شگفت انگیز و مشتاقانه است که Heitor Villa-Lobos جایگاه واقعی خود را پیدا می‌کند. این آهنگساز برزیلی یکی از موفق ترین آهنگسازان آمریکای لاتین در قرن بیستم بود که در آثارش با موفقیت ملودی‌ها و ریتم‌های محلی فولکلور برزیل و موسیقی کلاسیک را ترکیب می‌کرد. بدون شک این ترکیب منحصر به فرد از دو ژانر است، که بخش A از Prelude شماره 1 را بسیار نفیس می‌کند.

 

9 Cavatina – Stanley Myers

 

به نظر عادلانه می‌آیند که تم محبوب فیلم The Deer Hunter اثر Stanley Myers را به عنوان محبوب‌ترین قطعه مدرن موسیقی کلاسیک گیتار بنامیم. این قطعه به طور خاص برای جان ویلیامز گیتاریست نوشته شده است (البته با آهنگساز فیلم اشتباه گرفته نشود) ، مایرز آهنگساز در سال 1970 تکه پیانو کوتاه را به یک قطعه کامل گسترش داد و آن را Cavatina نامید که در ایتالیایی به معنای یک آهنگ کوچک و ساده است.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین




زبان کرهای را چگونه یاد بگیریم

!شاید دشواری زبان چینی باعث شده  که فکر کنیم ربان‌ کره‌ای یکی از دشوارترین زبان‌ها باشد اما برخلاف تصور اکثریت مردم، زبان کره‌ای یکی از آسان‌ترین زبان‌های دنیا برای یادگیری است، همچنین از متن نوشتاری کره‌ای می‌توان به عنوان یکی از ساده ترین نوشتارها بین تمامی زبان‌های جهان نام برد.پس ما میتوانیم با کمی تلاش پای خودمان را به سرزمین‌های غذاهای خاص و خوشمزه و صبح‌های آرام باز کنیم.

ما در ادامه فرآیند یادگیری زبان کره‌ای را به سه مرحله ساده با نکات مفید تقسیم کرده‌ایم.

  

1 لغات کره‌ای را فرا بگیرید

 

پس از یادگیری الفبای زبان کره‌ای، مرحله بعدی فراگیری لغات است. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: شما واقعاً فقط به 500 کلمه نیاز دارید. 500 کلمه معادل 10 کلمه در هفته در یک بازه زمانی کمتر از یک سال است! شاید این جمله کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما واقعا امکانپذیر است. اگر از این ایده خوشتان آمد، یادگیری زبان کره‌ای را باهدف 10 کلمه در هفته شروع کنید.

گاهی اوقات تصمیم‌گیری برای یادگیری واژگان دشوار است، در اینجا است که دسته‌بندی‌های کلمات به کمک شما می‌آیند (به‌عنوان‌مثال کلمات مرتبط به احوال‌پرسی، احترام، غذا، حیوانات، صفت‌های رایج، حمل‌ونقل). شما همچنین می‌توانید از فرهنگ عامیانه (Pop Culture) برای فراهم‌سازی کلمات رایج کمک بگیرید. به‌عنوان‌مثال، با تماشای یک نمایش درام دبیرستانی می‌توانید زبان مربوط به بچه‌های مدرسه‌ای را فرا بگیرید، یا با گوش دادن Kpop زبان عاشقانه را.

 

نحوه تمرین Vocab

 

یکی دیگر از راه‌های تعامل با زبان، یادگیری کلمات مرتبط به اشیای موجود در یکی از اتاق‌های خانه خود است- به‌عنوان‌مثال کلمات زبان کره‌ای برای تمام وسایلی که معمولاً در آشپزخانه استفاده می‌شود (به‌عنوان‌مثال یخچال، توستر، بشقاب، کاسه و غیره).می‌توانید یک پرتره از ستاره محبوب K-pop خود را روی یخچال خود بچسبانید تا یادآوری شود هنگام استفاده از وسایل آشپزخانه، نام کره‌ای‌شان را بگویید. از دیگر ایده‌های آشپزخانه قرار دادن آهن‌ربا یا کارت‌پستال سوغاتی  کره بر روی یخچال، خوردن خوراکی‌های کره‌ای یا حتی نوشتن نام هر وسیله آشپزخانه بر روی تکه کاغذی با Hangul و قرار دادن آن کاغذها بر روی آن وسایل است.

ایجاد عادت‌های کوچکی از این قبیل راهی عالی برای تمرین مغز شما بدون نیاز به تلاش بیش‌ازاندازه است؛ و هرچه بیشتر بتوانید با تمرکز بیشتر بر هر آنچه زبان یا فرهنگ کره‌ای را برای شما جالب می‌کندعامل سرگرمی را افزایش دهید، تلاش کمتری برای تمرین  لازم خواهید داشت.

 

2. Hangul را یاد بگیرید

 

اولین قدم برای یادگیری کره‌ای Hangul یا همان الفبای زبان کره‌ای است. اگر می‌خواهید به‌طورجدی این زبان را دنبال کنید، باید توانایی خواندن را در این زبان بدست آورید. الفبای زبان کره‌ای دارای 24 حرف است: 14 صامت و 10 مصوت.

خوشبختانه، Hangul الفبای بسیار آسانی است. وقتی که برای اولین بار به این الفبا نگاه می‌کنید، نمی‌توانید از آن سر در بیاورید؛ اما هنگامی‌که منطق و سادگی آن در تولید کلمات را بیاموزید، در یک بعدازظهر به‌کل الفبا مسلط خواهید شد!

Hangul یک الفبای جادویی است زیرا حروف نمادین هستند و صامت‌ها در واقع نمودارهای بسیار ساده‌ای از شکل دهان برای بیان هر صدا می‌باشند.

مصوت‌ها از سه علامت تشکیل‌شده‌اند: یک نقطه به نمایندگی از خورشید (به‌صورت نوشته‌ شده -)، یک خط افقی (?) به نمایندگی از زمین و یک خط عمودی (|) به نمایندگی از انسان‌ها که زمین و خورشید را به هم متصل می‌کنند.

 

نحوه تمرین Hangul

 

بسته به برنامه شخصی خود، باید بتوانید Hangul را طی چند هفته (کمتر!) یاد بگیرید. شما می‌توانید فرآیند یادگیری زبان کره‌ای را با بررسی تمامی حروف در کنار یکدیگر و سپس تقسیم آن‌ها به بخش‌های مختلفی به‌منظور به خاطر سپردن آن‌ها آغاز کنید.

یکی از راه‌های یادگیری زبان کره‌ای این است که یک هفته را صرف یادگیری هشت مصوت ابتدایی کنید و سپس یک هفته دیگر برای تمرین صدای Y و ترکیب‌های مصوت آن وقت بگذارید. سپس می‌توانید به سراغ حروف بی‌صدا بروید و دوباره آن‌ها را به گروه‌های تقریباً هشت‌حرفی تقسیم کنید. به‌این‌ترتیب، با صرف ده دقیقه در روز (به‌طور متوسط) به‌مرور می‌توانید Hangul را در مدت کمتر از دو هفته بخوانید.

هنگامی‌که حروف جداگانه را کاملاً فرا گرفتید، خواندن کلمات به طرز شگفت‌آوری راحت می‌شود. هرچه بیشتر بخوانید (حتی اگر یک کلمه از آنچه که می‌خوانید را نمی‌توانید درک کنید!)، سرعت خواندن شما بسیار بهبود می‌یابد. شما می‌توانید در بیشتر اوقات از طریق رسانه‌های اجتماعی، به‌ویژه با دنبال کردن اشخاص کره‌ای موردعلاقه‌تان در توییتر و اینستاگرام به تقویت مهارت خواندن خود بپردازید، به خصوص با توجه به این نکته که  متون به اشتراک گذاشته‌ شده در این رسانه‌ها بسیار کوتاه هستند.

 

3. بر افعال تمرکز کنید

 

یادگیری افعال رایج در زبان کره‌ای، سومین قدم شما برای شروع کار با این زبان است، زیرا افعال مهم‌ترین قسمت هر جمله کره‌ای هستند. درواقع، در زبان کره‌ای کاملاً رایج است که یک جمله را کاملاً بیان نکنید و تنها فعل آن را بگویید! به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به‌راحتی بگویید «بخور» به معنای «من می‌خواهم غذا بخورم»، «بیایید غذا بخوریم» یا «آیا می‌خواهید غذا بخورید؟» و معنی هر جمله را به‌طورکلی می‌توان از زمینه گفتگو و لحن شما برداشت کرد.

به افعال پرکاربرد در انگلیسی و هر زبان دیگری که بلد هستید فکر کنید، چنین افعالی می‌توانند شروع خوبی باشند، برای یادگیری فهرستی از این افعال را بنویسید و آن‌ها را در فرهنگ لغات زبان کره‌ای جستجو کنید.

 

نحوه تمرین افعال

 

مانند سایر واژگان، اگر با فعل‌های پرکاربرد شروع کنید، می‌توانید به‌جای فارسی از کلمات کره‌ای استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به جای استفاده از فعل «بریم»، از کلمه کره‌ای?? (کا- جا!) استفاده کنید.

همانند Hangul، عاقلانه است که هم‌زمان تعداد کمی از افعال را یاد بگیرید و به‌اندازه کافی تمرین کنید تا به خوبی بر آن‌ها مسلط شوید. پنج فعل جدید در روز و مرور آن‌ها می‌تواند هدفی بسیار خوب برای شروع یادگیری زبان کره‌ای باشد. روزانه ده تا پانزده دقیقه وقت برای فراگیری افعال جدید کافی است.

درحالی‌که مدت‌زمانی که می‌توانید برای مرور و حفظ کلمات زبان کره‌ای به حافظه بلند مدت خود صرف کنید محدودیتی ندارد، اما یک دوره کوتاه‌مدت (مثل 10 دقیقه) تمرین مرتب و روزانه و همچنین استفاده از فلش کارت‌ها می‌تواند نتیجه فوق‌العاده‌ای را در پی داشته باشد.

 

 

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین


حقایق زبان روسی

روسیه کشوریه که با محض شنیدن اسمش یاد آب و هوای به شدت سردش و جاذبه‌های گردشگریش میفتیم (البته دخترای خوشگلشم جای خودشون رو دارن) روسیه یکی از وسیع‌ترین کشورای جهانه و جزو پرقدرت‌تریناش و خب قطعا چنین کشوری زبان غنی و قویی داره زبانی که حدود 258 میلیون نفر به آن یعنی  روسی صحبت می‌کنن؛البته ازین نکته نباید غافل شد که روسی جزو زبان‌های دشوار برای یادگیریه اما این چیزی از جذابیت این زبان و ادبیات شاهکار این کشور کم نمیکنه در ادامه به حقیقت‌های جالبی راجع‌به این زبان میپردازیم

 

1.     زبان فضایی:

 

جالب است بدانید که فضانوردان ملزم به یادگرفتن زبان روسی هستند؛ چرا که سیستم رایانه‌ای در ایستگاه فضایی بین‌المللی از هر دو زبان انگلیسی و روسی استفاده می‌کند. فضانوردانی که به ایستگاه فضایی سفر می‌کنند؛ باید سفینه‌ی سایوز را کنترل کنند که با زبان روسی کار می‌کند. آن‌ها برای سفر کردن با سایوز باید به قزاقستان نیز بروند. یک شخص روسی زبان فرماندهی فضاپیما را بر عهده دارد و همینطور بیشتر خدمه هم به این زبان صحبت می‌کنند.

 

2.     الفبای سیریلیک:

 

در شکل نوشتاری، زبان روسی از الفبای سیریلیک استفاده می‌کند. اما در حقیقت این الفبا را از یونان، در قلمروی امپراتوری بلغارستان وام گرفته است. برخی از این حروف به الفبای انگلیسی شبیه‌اند؛ گرچه تلفظ متفاوتی دارند.

 

3.     زبان روسی در 47 ایالت آمریکا:

 

ایالات متحده‌ی آمریکا یک کشور چند زبانه محسوب می‌شود. پس تعجبی ندارد اگر بگوییم که زبان روسی در بخش‌های زیادی از این کشور رواج دارد. یعنی حدود 900000 نفر در ایالاتی از جمله نیویورک، کالیفرنیا، واشنگتن، ایلینوی، نیوجرسی، پنسیلوانیا و فلوریدا روسی صحبت می‌کنند.

 

4.     شمار واژگان محدود:

 

زبان انگلیسی دربرگیرنده‌ی بیش از یک میلیون کلمه است، این در حالی است که زبان روسی تنها حدود دویست هزار واژه دارد. اما با این وجود مشکلی در بیان معانی و منظور خود ندارند. چرا که بسیاری از کلمات دارای معانی متعددی هستند و همین هم باعث شده است که آن‌ها فقط حدود 2500 واژه را به کار ببرند!

 

5.     تمایز دادن رنگ آبی:

 

مردم روسیه رنگ آبی را به دو گروه تقسیم می‌کنند؛ آّبی روشن(goluboy) و آبی تیره(siniy). مطالعات انجام شده بر تعدادی شرکت‌کننده‌ی روس و انگلیسی حاکی از آن است که روس‌ها در مقایسه با انگلیسی‌ها، سریع‌تر تفاوت میان طیف‌های مختلف رنگ آبی را متوجه می‌شوند. نکته‌ی جالب‌تر آن که آن‌ها حتی قادرند؛ تفاوت بسیار جزئی میان رنگ‌های آبی را نیز تشخیص دهند.

 

6.     انگلیسی زبان‌ها تنها ده درصد از روسی را متوجه می‌شوند:

 

حتی اگر روسی و انگلیسی از یک خانواده‌ی زبانی هم باشند؛ باز هم به زیرشاخه‌ها‌ی متفاوتی تعلق دارند و همین واقعیت بیانگر این است که چرا انگلیسی زبان‌ها درصد کمی از روسی را متوجه می‌شوند.

 

7.     فعل اسنادی "بودن" فقط در زمان‌های گذشته و آینده:

 

بعضی زبان‌ها مثل فارسی و اسپانیایی، روش‌های مختلفی برای بیان فعل "بودن" دارند.در حالی که زبان روسی این قابلیت را فقط در مورد زمان گذشته و آینده داراست.

 

8.     صفت‌های یک سیلابی:

 

بسیاری از کلمات روسی فقط یک بخش یا حتی یک حرف دارند؛ با این حال همه‌ی صفات دو یا چند سیلاب دارند؛ به جز" ????" به معنای عصبانی.

 

9. نام خانوادگی، تابع جنسیت:

 

نام‌های روسی از یک نام و نام خانوادگی به انضمام یک نام مستعار تشکیل می‌شوند. اما نکته‌ی جالب توجه آن‌ جاست که در ساختار نام خانوادگی، نام پدر به علاوه‌ی یک پسوند متفاوت برای دختر و پسر قرار دارد. به این ترتیب که اگر فردی به نام ایوان، یک دختر و پسر داشته باشد؛ نام خانوادگی دخترش" ایوانوونا" و نام خانوادگی پسرش "ایوانوویچ" خواهد بود.

 

10. جای خالیِ O”":

 

در سال 1969 "ژرژ پرک"، رمانی با عنوان “disparition”نوشت. شاید بتوان گفت که عجیب‌ترین ویژگی این کتاب این بود که حرف e اصلا در آن وجود نداشت! هنگامی که این رمان توسط "والری کازلوف" در سال 2005 به روسی نیز ترجمه شد؛ هیچ حرف o در آن به چشم نمی‌خورد!

 

11. نامی عجیب برای آلمانی‌ها:

 

روس‌ها با یک عنوان عجیب از آلمانی‌ها یاد می‌کنند: "????????"؛ به معنی "کسی که نمی‌تواند صحبت کند." ریشه‌ی این واژه یک کلمه‌ی روسی به معنای "بی‌صدا" شناسایی شده که در بعضی موقعیت‌ها، معنی "احمق و بی‌خاصیت" هم می‌دهد. در ابتدا، این کلمه به همه‌ی خارجی‌هایی که روسی صحبت نمی‌کردند؛ اطلاق می‌شد. اما از آنجایی که سهم بیشتر این خارجی‌ها، آلمانی‌ها بودند؛ با گذشت زمان این عنوان تنها به آن‌ها اختصاص یافت و تا امروز هم همراه‌شان مانده است.

 

12.ضمایر حیاتی:

 

در زبان روسی، یک مرز باریک میان افعال و ضمایر رسمی و غیررسمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این موضوع که رعایت کردن آداب و رسوم گفت و گو برای این فرهنگ بسیار مهم است؛ توصیه می‌شود که حتما بر این حیطه از دستور زبان مسلط باشید! ضمایر رسمی در برخوردهای اولیه و ضمایر غیر رسمی برای مکالمات دوستانه.

 

13. مراقب تاکید هایتان باشید:

 

یکی از ویژگی‌های زبان روسی که شاید هم کمی یادگیری آن را دشوار می‌کند؛ واژه‌های هم‌آوا است. به این ترتیب که دو کلمه با ظاهر یکسان، و تلفظی که تا حد زیادی مشابه است؛ با توجه به اینکه هنگام ادا شدن، بر کدام سیلاب آن‌ها تاکید می‌گذاریم؛ معنای متفاوتی دارند. مثلا، یک کلمه‌ی واحد هم‌زمان می‌تواند به این دو شکل معنی دهد: "من پرداخت می‌کنم"؛ "من گریه می‌کنم."

 

سخن پایانی:

 

در این نوشتار کوتاه به بررسی برخی از حقایق جالب و کم‌تر شنیده شده درباره‌ زبان روسی پرداختیم. آموختن هر زبانی برای ما دری است به سوی یک جهان جدید با فرهنگی منحصر به فرد. امید داریم که در این مسیر موفق باشید.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین