سفارش تبلیغ
صبا ویژن

squid gameسریال

همیشه یه شبه پولدار شدن آرزوی همه مردم جهان است ولی این آرزو خیلی سخت است و حتی غیر ممکن.در جامعه امروزی که اختلافات طبقاتی زیاد شده که مردمی که از نظر مالی مشکل دارن حاضر هستن هر کاری بکنند تا پولدار شوند فیلم  کره ای بازی ماهی  مرکب که این روز ها ها سر و صدا کرده است این مسئله رو به خوبی نشان داده است..

این مجموعه بر روی مسابقه ای تمرکز می کند که در آن 456 بازیکن، از قشرهای مختلف اجتماعی -اما هر کدام بدهکار- به صورتی باور نکردنی در بازی هایی با عواقب مرگبار ایفای نقش می کنند تا برنده مبلغ 45.6 میلیارد پوند جایزه شوند!! هوانگ این ایده را بر اساس مبارزات اقتصادی خود در اوایل زندگی و همچنین اختلاف طبقاتی موجود در کره جنوبی نوشته است. گرچه در این فیلمنامه در سال 2008 نوشته شده، اما از طرفی هم هوانگ نتوانست پشتیبانی برای فیلمنامه خود پیدا کند و هم شرایط اجتماعی طوری بود که این داستان نامانوس و غیرواقعی را نمی پذیرفت. تا اینکه حدود 10 سال بعد، در سال 2019 مورد توجه بخش توسعه برنامه های خارجی Netflix قرار گرفت. هوانگ هر 9 قسمت را خودش نوشته و کارگردانی کرده است.

 

 

بازی مرکب

 

خلاصه? داستان:

سونگ گی هون راننده ای است که از همسرش جدا شده و بدهی زیادی دارد. او برای بازی کردن در مجموعه ای از بازی های کودکان دعوت شده و به او وعده داده شده که در صورت برنده شدن، جایزه نقدی زیادی دریافت خواهد کرد. با پذیرش این پیشنهاد، او به مکانی نامعلوم منتقل می شود و خود را در میان 455 بازیکن دیگر می بیند که همگی بدهی های کلانی دارند. این بازیکنان می فهمند که حالا مجبور به ادامه این وضعیت هستند در حالی که همیشه تحت مراقبت افرادی هستند که ماسک به صورت زده اند و لباس سر تا پا صورتی پوشیده اند و آنچه بازی نامیده می شود توسط شخص جلودار نظارت می شود. بازیکنان به زودی این را هم متوجه می شوند که باخت در این بازی ها منجر به مرگ آنها می شود و هر مرگ 100 میلیون پوند به جایزه بزرگ اضافه می کند!! گی-هون با بازیکنان دیگر از جمله دوست دوران کودکی اش چو سانگ وو متحد می شود تا سعی کند از پیچ و خم های فیزیکی و روانی این معرکه جان سالم به در ببرد.

بازی ماهی مرکب

 

بازیگران اصلی:

اعداد داخل پرانتز نشان دهنده شماره اختصاص داده شده به شخصیت ها در فیلم است.

لی جونگ جه در نقش سونگ گی هون (456)، راننده و معتاد به قمار است. او با مادرش زندگی می کند و در تلاش است تا مخارج دخترش را تأمین کند. او برای تسویه بدهی های زیاد خود در بازی شرکت می کند.

پارک هه سو در نقش چو سانگ وو (218)، سرپرست تیم سرمایه گذاری در یک شرکت اوراق بهادار است. او جوانتر از گی هون است و دانشجوی با استعدادی بوده که در دانشگاه ملی سئول تحصیل کرده، اما اکنون به دلیل سرقت پول از مشتریانش تحت تعقیب پلیس است.

جونگ هو یون در نقش کانگ سائ بایوک (067)، فراری اهل کره شمالی که برای پرداخت هزینه های یک دلال وارد بازی می شود تا بقیه اعضای خانواده خود را که هنوز در آن سوی مرز هستند پیدا کند.

او یونگ سو در نقش او ایل نوم (001)، پیرمردی با تومور مغزی که به این معرکه آمده تا در دنیای خارج انتظار مرگ را نکشد.

هئو سون ته در نقش جانگ دوک سو (101)، گانگستری که برای تسویه بدهی های عظیم قمار خود وارد بازی می شود.

آنوپام تریپاتی در نقش عبدالعلی (199)، کارگر خارجی از پاکستان که پس از امتناع کارفرما از پرداخت حقوق ماهانه وی، برای هزینه های خانواده اش وارد بازی می شود.

کیم جو ریان در نقش او ایل نایو (212)، زنی مرموز که ادعا می کند فقیر است و فرزندش را به تنهایی بزرگ می کند.

وای ها جون در نقش هوانگ جون هو، یک افسر پلیس که به عنوان نگهبان برای پیدا کردن برادر گمشده خود وارد بازی می شود.

 

بازی ماهی مرکب

ساخت فیلم:

همانطور که گفته شد، هوانگ در سال 2008 هنگامی که در وضعیت بد مالی قرار داشته روی این فیلمنامه کار کرده است، یعنی وقتی که کتاب هایی مانند بازی دروغگو و آخرالزمان قمار: کایجی را می خوانده. هوانگ همان زمان درباره این داستان گفته "درک آن بسیار دشوار است و [خود داستان] عجیب است ". او همچنین گفته: "من می خواستم داستانی بنویسم که تمثیلی یا افسانه ای در مورد جامعه سرمایه داری مدرن باشد، چیزی که یک رقابت شدید را به تصویر میکشد، تا حدودی مانند رقابت شدید زندگی. اما من می خواستم که از شخصیت هایی استفاده کنم که همه ما در زندگی واقعی ملاقات کرده ایم."

در دهه 2010، Netflix شاهد رشد چشمگیری در تعداد مخاطبان خارج از آمریکای شمالی بود و شروع به سرمایه گذاری در تولیدات سایر مناطق از جمله کره کرد. در سال 2019 نتفلیکس به فیلمنامه هوانگ علاقه مند شد و در سپتامبر همان سال اعلام کرد که آنها کار هوانگ را به صورت یک سریال تولید می کنند.

هوانگ در مورد بازگشت خود به پروژه گفته: "این یک داستان غم انگیز است. اما دلیل بازگشت من به پروژه این است که جهان 10 سال پس از آن به مکانی تبدیل شده است که این داستانهای باورنکردنی نزاع برای بقا بسیار مناسب هستند، و من فهمیدم که این زمانی است که مردم این داستانها را جذاب و واقع بینانه می نامند."

هوانگ معتقد است که همه گیری COVID-19 در سال 2020 و 2021 بر نابرابری اقتصادی بین طبقات اجتماعی در کره جنوبی تأثیر گذاشته می گوید "همه این نکات این داستان را در مقایسه با یک دهه قبل برای مردم واقع گرایانه کرده است".

باور آن بسیار دشوار است ولی در طول 10 سال جهان و مردم، آن چنان تغییر کرده اند که آنچه تا چند سال پیش برای مردم "غیرقابل باور" و حتی "اغراق آمیز" بود، حالا با عنوان "واقع بینانه" توصیف می شود. مشکلات را آنچنان بر  جوامع مستولی کرده اند که مردم حاضرند جان خود را به خطر بیندازند یا جان دیگران را بگیرند ولی به هدف برسند و بیننده انقدر غرق در نقشها و نور و تصاویر شده که این سوال اولیه را فراموش کرده که این قرار بود یک بازی باشد...

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین




نفرین های مرگ بار مصر باستان

مصر کشوری غنی در افریقا که در زمان خود شهره خاص و عام بود و نیمی از کشور ها  زیر حکومت فرعون ها  بود . کشوری که همیشه زیر نظر جادوگران می گذشت و یکی از تفریحات فرعون ها بود که وقت خود را به دیدن جادوی جادوگران بگذارند. وقتی هم پادشاهان میمرند نفرین هایی گذاشته می شد که کسی نتواند زنده از آنجا در بیایید.


در اینجا داستان هایی را در مورد مرگ هایی که با عنوان نفرین مصر باستان معروف شده اند، برای شما می آوریم.

 

دزد آلمانی

 

در سال 2007 یک عتیقه مصری همراه با یادداشتی به سفارت آلمان در مصر ارسال شد ، یادداشتی از فرستنده ناشناس که اعتراف می کرد از زمان سرقت آن چیزی جز درد و رنج برای او و خانواده اش وجود نداشته است.

ظاهراً سارق یادگار را هنگامی که در مصر بود دزدید و با خود به آلمان برده اما ناگهان به بیماری ناشناخته ای مبتلا می شود. نویسنده نامه گفته بود که او تب کرده، فلج شده و سرانجام جانش را از دست داده است.

این عتیقه دزدیده شده، توسط پسر ناتنی آن مرد به مصر پس فرستاده شد.

 

نفرین توت‌عنخ‌آمون 

 

هشدار روی مقبره توت‌عنخ‌آمون  می گوید: "مرگ با بالهای سریع به سراغ کسی خواهد آمد که آرامش شاه را بر هم زند."

چیزی که توسط لرد کارنارون مصرشناس و کاشف هوارد کارتر نادیده گرفته شد، وقتی که در سال 1922 تصمیم گرفتند قبر توت‌عنخ‌آمون  را باز کنند .

لرد کارنارون پشتیبان مالی تیم بود و 4 ماه پس از باز کردن قبر درگذشت. نکته جالب این است که او بر اثر گزش پشه روی گونه اش مرد و گفته شده وقتی او جان باخته ، تمام چراغ های خانه اش خاموش شده است.

 

دست بریده

 

در این حادثه هیچ کس فوت نکرد ولی حوادث دیگری رخ داد... سِر بروس اینگهام دوست هاوارد کارتر بود (یادتان هست که در مورد قبلی از او نام بردیم؟! کسی که ظاهرا برای باستان شناسی به مصر رفته بود ولی از قضا آثار باستانی را برای دوست و آشناهای خودش ارسال می کرده!!). اینگهام در کمال شگفتی هدیه ای از دوست خود دریافت کرد. هدیه ای غریب و وحشتناک.

این یک دست مومیایی شده بود که دستبندی به دست داشت و روی آن نوشته شده بود: "لعنت بر کسی که بدن من را حرکت می دهد." چند روز بعد خانه اینگهام به طور کامل سوخت و پس از بازسازی خانه ، سیل دوباره آن را خراب کرد.

راستی به نظرتان جاب نیست که در هیچ کدام از این دو مورد اتفاقی برای کاشف هوارد کارتر گزارش نشده است!؟

دست بریده

 

 قربانیان توت‌عنخ‌آمون 

 

یک فرد ثروتمند آمریکایی به نام جورج جِی گولد یک سال پس از کشف آرامگاه توت‌عنخ‌آمون  وارد آن شد. وی به محض خروج از قبر بیمار شد، او هرگز بهبود نیافت و بعداً بر اثر ذات الریه درگذشت.

اتفاق عجیبی هم برای سِر آرچیبالد رید افتاد.  رادیولوژیستی که حتی در آن سفر نبود. آرچیبالد رید فقط مومیایی توت‌عنخ‌آمون  را به اشعه ایکس داد، او روز بعد از دریافت مومیایی بیمار شد و کمتر از یک هفته بعد درگذشت.

 

کتاب مردگان

 

آرون اِمبر ، مصرشناس آمریکایی در خانه خود که در حال سوختن بود، جان باخت. این اتفاق در حالی افتاد که او می توانست همراه خانواده اش از خانه در حال سوختن فرار کند، اما او برای حفظ کردن اسنادی که روی آن کار می کرد به داخل خانه برگشت. اسنادی با عنوان "کتاب مصری مردگان".

 

 تسلیم نفرین شدن

 

هیو ایولین وایت باستان شناس که از نفرینی که جان چند تن از دوستان و همکارانش را گرفته بود وحشت زده بود، در خانه اش خودکشی کرد.

گزارش های ضد و نقیض حاکی از آن است که وی یادداشتی بر جا گذاشته است که در آن آمده است: "من تسلیم نفرینی شدم که مرا مجبور به ناپدید شدن می کند."

 

اوزیریس بهترین کاری را که می تواند، انجام می دهد.

 

در سال 1971 مصرشناس والتر برایان امری مجسمه کوچکی را از اوزیریس ، خدای مرگ، در ساکارا پیدا کرد. او آن را به دفتر حفاری آورد ، اما پس از رفتن او به دستشویی ، دستیارش سرو صدایی شنید و پس از آن امری را در حالت فلج پیدا کرد. امری روز بعد پس از تشخیص فلج در سمت راست تمام بدنش، درگذشت.

 ملاقات سالانه با مرگ

 

این داستان مربوط به کاشف و مصر شناس مصری زَهی هواس است. روزی اشیائی را از یک سایت باستان شناسی به نام "کوم ابو بیلو" حمل می کرد ، عمه اش فوت کرد. یک سال بعد و در همان روز عمویش درگذشت. سال بعد مرگ پسر عموی او بود ، اما مرگها پس از آن متوقف شد. هاواس هنوز به وجود نفرین اعتقاد ندارد.

سخن آخر:

 

شما چه داستانهایی درباره مرگ های مصر باستان شنیده اید؟ چقدر آنها را باور کرده اید؟ درباره زبان هیروگلیف چطور؟ چقدر با آن آشنایی دارید یا چقدر برایتان جالب است که منظورتان را با ترسیم آن اشکال منتقل کنید؟ اگر می خواهید زبان هیروگلیف را بیاموزید، با ما تماس بگیرید.

ماژورین، کمکت می کنه.

 

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین

 

 

 

 


گروه موسیقی نگریتا

موسیقی در فرهنگ های و جامعه های بین الملل باعث نزدیک تر شدن به هم می کند. موسیقی امروزه تاثیر بسزایی در قلب و جان مردم دارد و احساسات آنها را بیان میکند. ممکن است که بعضی از گروه ها اسم ترانه که یک بار خوانده شده را در گروه خود بگذارند و مردم همیشه یاد آنها باشند.گروه نگریتا ایتالیا هم از آن  گروه هایی است که اسم ترانه نگریتا رو خواندن و همون اسم رو روی گروهشون گذاشتن.

 

2

نگریتا:

 

این گروه پس از اجرایهای مختلف، با اجرای ترانه "Hey Negrita در سال 1992، نگرایتا نام گرفت. پس از چندین اجرا ، اولین آلبوم گروه ، با نام نگریتا ، در سال 1994 توسط Mercury و Black Out منتشر شد. تا سال 2014 ، نگریتا هشت آلبوم استودیویی منتشر کرده بود ، از جمله XXX در 1997 ، Reset در 1999 و HELLdorado در 2008. این گروه همچنین دو آلبوم تلفیقی Hey Negrita را در سال 2003 نگریتا و دژاوو (Déjà Vu ) را در سال 2013 منتشر کرد. Déjà Vu اولین آلبوم آنها بود که به صدر جدول آلبوم های ایتالیایی رسید.

این گروه سه بار نامزد دریافت جایزه بهترین بازی ایتالیایی در MTV Europe Music Awards برای در سالهای 1999 ، 2003 و 2005 شده است. در ژانویه 2012 ، آلبوم Reset آنها در لیست 100 آلبوم برتر ایتالیایی همه دوره ها که توسط نسخه ایتالیایی موسیقی رولینگ استون گرد آوری شده بود در رتبه 77 قرار گرفت.

با پیوستن روبرتو "زاما" زاماگنی به گروه، که به پائولو "پاو" برونی ، سزار "مک" پتریچیچ ، انریکو "دریگو" سالوی و فرانکو "فرانکی" لی کاسی پیوست، ساختار کلاسیک نگریتا به پایان رسید. سومین اجرای نگریتا در سال 1993 ، مقدمه ای برای اولین ضبط واقعی و بهانه ای برای اجرای بدون وقفه در همه کلوپ های آن منطقه بود. هنگامی که سرانجام آلبوم نگریتا وارد فروشگاه ها شد ، صحنه موسیقی ایتالیا دچار لرزشی شد: آلبومی با نوای و پر جنب و جوش گیتار و اشعار با پیامهای نافذ. چیزی که طبقه بندی آن در صحنه موسیقی ملی آن زمان دشوار است.

در موج شور و اشتیاق ، سال بعد نگریتا یک مینی آلبوم با عنوان Paradisi Per Illusi (پردیس متوهمان) را منتشر کرد ، که مرحله گذار را در گروه کاملاً به تصویر می کشید ، انگیزه های جدید در کار و بیش از هر چیز بار دیگر تاکید گروه بر اجراهای خوب زنده. تور پس از انتشار Paradisi Per Illusiis بسیار موفق بود. توری که آن را در سراسر ایتالیا اجرا کرد، اما مهمتر از همه اولین برنامه های خارج از کشور را اجراها نمود: فرانسه ، سوئیس و بلژیک.

پس از آن تورها و با کسب تجربیات در کشورهای دیگر و تثبیت وضعیت خود در داخل ایتالیا، نگریتا دست به کار تغییراتی شد. در اولین ایده ها برای آنچه که با نام XXX شناخته خواهد شد و در سال 1997 منتشر می شود، در مزرعه ای در توسکانی شکل می گیرد.

XXX اولین آلبومی است که از سفری فراتر از مرزهای ملی متولد شده است و نه تنها نشان دهنده بلوغ قطعی در سبک موسیقی و اشعار است ، بلکه در عین حال گروه شهر آریتزوی توسکانی را به ریشه های خود و به خلوص ملودیک باز می گرداند. کاری که شاید تعداد کمی در ایتالیا می توانستند آن را انجام دهند.

شصت هزار نسخه از این آلبوم در مدت کوتاهی به فروش رسیده است. جدیدترین تک آهنگ این آلبوم ، I Learned To Dream ، توسط آلدو ، جیووانی و جیاکومو در موسیقی متن و در صحنه ای بسیار دل انگیز از فیلم Three Men And One Gamba آورده شده است.

در سال 2000 ، نگریتا با Live In Alcatraz حاضر شد؛ یک اجرای بسیار ویژه با نورپردازی عالی که با همکاری نویسنده برنامه رادیو- تلویزیون آلکاتراس به نام دیگو کوگیا اجرا شد.

 

با توجه به آنکه کمی درباره سیر تشکیل و تکامل نگریتا صحبت کردیم، بیایید در اینجا بطور خلاصه به سوابق نگریتا بپردازیم:

 

1

XXX (1996-1998)

Reset and So is Life (1998-2000)

رادیو زامبی (2001)

هی! نگریتا (2003-2004)

انسان رویای پرواز و غلتیدن به جنوب را دارد (Man dreams of flying and Rolling South ) (2005-2006)

اجرای HELLdorado and Atlantico در 27 فوریه 2009 (2008-2009)

Damned live، Negrita Live (2011-2012)

Unplugged Tour 2013 and Déjà vu (2013-2014)

9 (2015-2016)

باشگاه قایقرانی صحرایی (2018)

پسران خوب هستند (2019- تا کنون)

آیا می دانستید اعضای کنونی نگریتا چه کسانی هستند و از چه تاریخی به گروه پیوستند؟

پائولو "پاو" برونی - آواز ، گیتار ، سازدهنی (1991 تا کنون)

انریکو "دریگو" سالوی - گیتاریست اصلی ، خواننده پشتیبان (1991 تا کنون)

سزار "مارک" پتریچیک - گیتار ریتم ، خواننده پشتیبان (1991 تا کنون)

جاکومو روزتی - باس ، خواننده پشتیبان (2014 تا کنون)

Guglielmo Ridolfo Gagliano - پیانو ، کیبورد ، ویولن سل (2013 تا کنون)

کریستیانو دالا پلگرینا - درامز (2005 تا کنون)

 

و آیا می دانستید چه کسانی از گروه جدا شدند؟

 

روبرتو "زاما" زامگانی - درام (1991-2003)

فرانکو "فرانکی" کی کازی - باس (1991-2013)

پائولو "نینو" والی- درامز (2003-2004)

Itaiata De Sa - پرکاشن (2005-2009)

گابریله "جیوا" جیوانی- باس (2013-2014)

فابریزیو "سیمونچیا" سیمونچیونی - کیبورد، خواننده پشتیبان

جان تایپ (2008-2012)

 

سخن آخر:

 

در 22 دسامبر 2018 ، گروه نگریتا به طور رسمی در فهرست شرکت کنندگان در شصت و نهمین دوره جشنواره آهنگ ایتالیایی سانرمو قرار گرفت. شانزده سال پس از اولین حضور و بیست و پنج بعد از انتشار اولین آلبوم ، گروه با آهنگ I Ragazzi Stanno Bene به سالن نمایش آریستون بازگشت و پیروزی خود را با آهنگ سانرمو ، به علاوه دو آهنگ منتشر نشده دیگر، در مجموعه ای با عنوان I Ragazzi Stanno Bene 1994-2019 که کل سفر گروه از مبدا تا امروز را دنبال کرده است، جشن گرفتند.

منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین




برجسته ترین آثار ادبی روسیه

همیشه  فرهنگ یک جامعه را می توان از موسیقی و کتاب ها و تاریخ  اش شناخت. درست مثل تاریخ شوروی که مانوس شده است با کتاب و جنگ. درست است که در زمان شوروی کتاب های باشکوهی نوشته شد که ادبیات جهان رو فرا گرفت  و باعث ارتقا فرهنگ دوران بعد از خود شد و باعث عاشق شدن مردم به کتاب خواندن شد. 


در منابع مختلف از آثار متفاوت و بعضاً مشترکی از نویسندگان زبردست روسی بعنوان بهترین آثار ادبی روسیه یاد شده است. ما تلاش کردیم در اینجا تا حد امکان این آثار را بیاوریم.

 

نابالغ- نوشته دنیس فانویزین

 

نقل قول های کمدی قرن 18 ، نابالغ، که برجسته ترین اثر طنز دنیس فانویزین است ، به سرعت منبع بسیاری از اصطلاحات و ضرب المثل ها در ادبیات و زبان روسی شد. قهرمان اصلی ، میتروفانوشکا ، یک نجیب زاده خودخواه و تحصیل نکرده است. او هدف اصلی طنز فانویزین است. این کمدی بلافاصله پس از ظهور در صحنه تئاتر مسکو در سال 1783 ، مورد استقبال قرار گرفت. در همان زمان ، کاترین کبیر فانویزین را از انتشار سایر آثار ادبی منع کرد ، که این بهایی بود که فانویزین برای طنز گزنده اش در مورد زندگی روسیه پرداخت.

 

فغان از زیرکی-نوشته الکساندر گریبایدوف

 

الکساندر گریبایدوف ، سیاستمدار و نمایشنامه نویس ، صرفاً به عنوان نویسنده یک نمایشنامه ، فغان از زیرکی ، وارد تاریخ ادبیات روسیه شد. تک گویی های قهرمان اصلی این شاهکار ، چاتسکی ، اغلب در مدرسه با دل و جان یاد گرفته می شود. این نمایشنامه در قرن نوزدهم درگیری یک فرد تحصیلکرده که قادر به جلب رضایت یک جامعه ریاکار نیست را نشان می دهد. این نمایشنامه در سال 1824 به پایان رسید و به دلیل سانسور دولتی در سال 1833 منتشر شد. گریبایدوف انتشار کتاب فغان از زیرکی را ندید. او به عنوان سفیر در ایران در سال 1829 در سن 34 سالگی در جریان شورش ضد روسی در تهران به قتل رسید.

 

یوجین اونِگین- نوشته الکساندر پوشکین

 

الکساندر پوشکین درخشان ترین ستاره در شعر روسی ، پیشگام ژانر رمان در شعر بود ، که نمونه اش برجسته ترین اثر او، یوجین اونگین است. این داستان عاشقانه ناگوار بین اونِگین، یک مرد خوشحال و خسته از زندگی و تاتیانا، یک دختر طبقه متوسط ??روستایی است. او منتظر مردی است که عاشق او شود، اما وانگین در ابتدا او را جدی نمی گیرد. پوشکین زمان زیادی را صرف توصیف فرهنگ ، تاریخ و سنت های روسیه می کند. این رمان به درستی دائره المعارف زندگی قرن نوزدهم روسیه نامیده می شود و از همان ابتدا تا به امروز برای روس ها عزیز بوده است. مهمترین عناصر این رمان عبارتند از نامه معروف تاتیانا به اونگین ، توصیف مسکو ، کلماتی که به زیبایی طبیعی کشور اختصاص یافته  و طنز و کنایه های نویسنده.

 

قهرمان عصر ما- نوشته میخائیل لرمونتوف

 

این رمان، داستان گریگوری پچورین ، افسر روسی است که در منطقه قفقاز در حال سفر و خدمت است. پچورین یکی از اعضای تحصیلکرده طبقه اشراف روسیه بوده و مردی بدبین ، پوچ گرا و مالیخولیایی است. او هیچ هدفی در زندگی ندارد و با مرگ بازی می کند و دیگران را به عنوان اسبابی برای آزمایش های بی رحمانه و لذت طلبانه می بیند. قهرمان لرمونتوف بعدها با بسیاری از شخصیتهای دیگر در ادبیات قرن 19 همراه شد. لرمونتوف به همراه پوشکین از بزرگترین شاعران روسیه محسوب می شوند.

 

نفوس مرده- نوشته نیکولای گوگول

 

نفوس مرده اثر نیکولای گوگول یکی از قدرتمندترین آثار ادبیات قرن نوزدهم روسیه است. با این حال ، نویسنده دنباله اثر را سوزاند و خود به زودی بر اثر بیماری روانی دار فانی را وداع گفت. افسانه ای وجود دارد که گوگول ایده رمان خود را از الکساندر پوشکین گرفته است. داستان درباره نجیب زاده ای فقیر به نام پاول چیچیکوف است ، که برای خرید رعیتهایی که فقط روی کاغذ وجود دارند ، به کشور سفر می کند و سپس با رهن دادن رعیتهایی مرده انگار که زنده هستند ، کلاهبرداری مالی می کند. سپس تصمیم میگیرد که وام بانکی بگیرد و... . سفرهای چیچیکوف واقعیت زندگی روستایی قرن نوزدهم روسیه و افراد مختلفی را که در آنجا زندگی می کنند بررسی می کند.

 

جنایت و مکافات- نوشته فئودور داستایوفسکی

 

جنایت و مکافات با بیش از 25 اقتباس سینمایی در سراسر جهان ، احتمالاً مشهورترین کتاب فئودور داستایوفسکی است. داستان بر معضل اخلاقی یک دانشجوی سابق متمرکز است: رودیون راسکولنیکوف، با این سوال که آیا او "موجودی لرزان" است یا خیر ، و آیا "حق" کشتن را دارد. او خود را با ناپلئون مقایسه می کند و فکر می کند که نیت خوب می تواند هر جنایتی را توجیه کند. او پیرزنی را که پول قرض می داده را می کشد و سپس در اثر ناراحتی خود، تسلیم پلیس می شود. امروزه در سن پترزبورگ ، جایی که رمان در آن اتفاق می افتد ، تورهای متعددی به زندگی راسکولنیکوف اختصاص داده شده است. او هنوز هم بخشی از بافت شهر است.

 

جنگ و صلح- نوشته لئو تولستوی

 

احتمالاً تعداد زیادی از روس ها نتوانسته اند چهار جلد کتاب جنگ و صلح را به پایان برسانند که اولین صفحات آن به زبان فرانسه نوشته شده است. با این وجود ، تقریباً همه در سنین بالاتر به آن برمی گردند. برخی خطوط مربوط به عشق را ترجیح می دهند ، در حالی که برخی دیگر از توصیفات جنگ علیه ناپلئون در سال های 1805-1812 لذت می برند. بدون شک جنگ و صلح یکی از مهمترین کتابها در ادبیات روسیه و جهان است. در زمان اتحاد جماهیر شوروی ، این کتاب بیشترین تعداد چاپ را با بیش از 360 میلیون نسخه در 312 ویرایش، در کل کشور داشت.

 

داستانهای کوتاه از آنتون چخوف

 

روس ها خواندن داستان های کوتاه چخوف را در اولین سالهای مدرسه شروع می کنند.

یکی از داستانهای مورد علاقه کودکان داستان "کشتانکا" سگی است که به اربابش وفادار بود و این داستان در قلب بسیاری از بچه ها جا دارد. داستانی کوتاه و  پر از طنز و کنایه. داستانهای چخوف همیشه مورد علاقه دانش آموزان و بزرگسالان در روسیه بوده است. از جمله این موارد می توان به "ایونیچ"، "چاق و لاغر" و "سه گانه کوچک" اشاره کرد. نمایشنامه های چخوف شامل "مرغ دریایی" ، "عمو وانیا" ، "سه خواهر" و "باغ گیلاس" - معمولاً در سالهای بعدتر و در دبیرستان های روسیه مورد مطالعه قرار می گیرند.

 

دُن آرام- نوشته میخائیل شولوخوف

 

تألیف این کتاب ، که میخائیل شولوخوف برای آن برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1965 شد ، هنوز مورد بحث منتقدان ادبی است. برخی می گویند برای یک جوان 22 ساله امکان نوشتن چنین اثر استثنایی در این سن کم وجود ندارد. دست نویس شولوخف مدت ها  است که از بین رفته اند ، که با توجه به اهمیت و طولانی بودن رمان، عجیب است. برخی از کارشناسان معتقدند که این رمان توسط فئودور کریوکوف ، افسر ارتش سفید نوشته شده است. حقیقت هر چه باشد ، این کتاب در مورد سرنوشت یک مرد در زمان انقلاب روسیه است که زندگی "دون قزاق" را توصیف می کند. این کتاب یکی از مهمترین کتابهای ادبیات قرن بیستم روسیه است.

 

یک روز در زندگی ایوان دنیسوویچ- نوشته الکساندر سولژنیتسین

 

آثار دیگر الکساندر سولژنیتسین، برنده جایزه نوبل (1970)، مدت ها در مدارس روسیه ممنوع بود. داستانها و رمانهای کوتاه این نویسنده فقط در اواخر دهه 1980 در دوران پرسترویکا به مدارس آمد. آنها بدترین شواهد از سرکوب های شوروی شدند. یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ ، که اولین بار در سال 1962 منتشر شد ، اکنون در مطالعه ادبیات قرن بیستم در هر کلاس دبیرستانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این کتاب، داستان یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ شوخوف ، زندانی در اردوگاه کارگری شوروی در دهه 1950 را روایت می کند. انتشار این کتاب عجیب بود زیرا اولین بار بود که سرکوب های استالین به صراحت توصیف می شد.

 

آنا کارنینا- نوشته لئو تولستوی

 

رمان آنا کارنینا فقط مربوط به آنا کارنینا نیست. داستان او - عاشقانه، ناامیدانه، غم انگیز - با داستان زندگی ظاهراً کسل کننده کنستانتین لوین در هم تنیده است. لوین مانند پیِر در جنگ و صلح ، شخصیتی بی دست و پا و دوست داشتنی است که در آسایش به دنیا آمده اما در عین حال دردمند است و به دنبال راهی معنادار برای ادامه زندگی است.

بر خلاف بسیاری از ازدواجهای دشوار یا ناموفق که در رمان به تصویر کشیده شده ، لوین با زنی که دوست دارد ازدواج می کند و اتحاد آنها یک رابطه شاد است. اما ، از آنجا که نویسنده این رمان تولستوی است ، "پس از آن به خوبی و خوشی زندگی کردند" وجود ندارد...

 

دکتر ژیواگو- نوشته بوریس پاسترناک

 

دکتر ژیواگو تقریباً هرگز منتشر نشد. این نسخه خطی که توسط اتحاد جماهیر شوروی سانسور شده بود ، به صورت قاچاق وارد ایتالیا شد ، جایی که توسط فلترینلی در سال 1957 منتشر شد. سال بعد جایزه نوبل ادبیات به پاسترناک اهدا شد.

اگر فکر می کنید موضوع این داستان را از طریق فیلم آن می دانید ، دوباره فکر کنید. داستان لارا و یوری ژیواگو یکی از بزرگترین داستان های عاشقانه ای است که تاکنون نوشته شده است ، اما رمان دکتر ژیواگو چیزی فراتر از این رابطه است. بیشتر از آنکه پاسترناک نشان دهد که منظور از قرار دادن ملت خود در مقابل خود و در مقابل دیگران چیست، قوی ترین یادآوری را می کند و آن این است که آزادی شخصی را نباید بی اهمیت تلقی کرد.

 

زندگی و سرنوشت- نوشته واسیلی گروسمان

 

حماسه واسیلی گروسمان ، به دنبال کتابش "برای یک دلیل عادلانه" ، ما را به تاریخ جدیدتر روسیه می برد - دهه 1940 ، زمانی که استالینگراد در محاصره نازی ها قرار دارد و پاکسازی قومی در حال گسترش است.

ویکتور اشتروم ، فیزیکدان هسته ای درخشان در قلب رمان ، برگرفته از خود گروسمان است. یکی از متاثر کننده ترین قسمت های رمان آن است که اشتروم از نامه ای می فهمد که مادرش در هولوکاست در اوکراین کشته شده است ، درست همانطور که گروسمان از مرگ مادر خود مطلع شد.

رمان زندگی و سرنوشت پرتره ای از خانواده ای است که در ناآرامی های سیاسی و اجتماعی روسیه قرن بیستم حرکت می کنند.

 

پایان سخن:

 

آیا شما نام این آثار را شنیده و یا آنها را خوانده بودید؟ کدام یک از آنها فکر شما را بیشتر درگیر کرد؟

آیا شما تا کنون به یادگیری زبان روسی فکر کرده اید؟ می توانید این فکر را با ماژورین به عمل تبدیل کنید.

ماژورین کمکت می کنید

منبع:سایت آموزش آنلاین ماژورین


آشنایی با اکبر فتحی

خط یکی از مهمترین وسایل برای یادگیری همه چیز استفاده می شود . همونجوری که می دانید آغاز پیدایش خط با آغاز تاریخ یکی است و همه مطالبی و مقالاتی که از تاریخ به جا مانده است از لوح ها و دست نوشته های قدیمی است . خطاطی همیشه در بین مردم ایران یکی از مهم ترین چیز ها به شمار می آمده و همیشه شعی کرده اند که خط زیبا را حفظ کنند.گ


امروز می خواهیم یکی از کسانی را به شما معرفی کنیم، که برای خوشنویسی پارسی با ابزار روزمره معاصر ما، یعنی مداد، خودکار و خودنویس تلاشهای زیادی کرده است. مهندس اکبر فتحی؛ بنیانگذار خوشنویسی صنعتی و مهندسی حروف. 

زندگی نامه 

اکبر فتحی 4 اسفند سال 1356 در شهر هادیشهر، شهرستان جلفا به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را تا پایان مقطع دبیرستان در هادیشهر به انجام رساند، و مدرک کارشناسی عمران خود را از دانشگاه سراسری تبریز اخذ نمود و هم اکنون نیز در هنرستان لقمان تبریز درس های نقشه کشی، کارآفرینی، معماری و هوش مالی سازه را آموزش می دهد.

وی از دوران دبیرستان به خوشنویسی علاقه مند بود و در سال 1380 از انجمن خوشنویسان تهران درجه ممتاز خوشنویسی را اخذ نمود. از همان سال به خاطر شغل فرهنگی و فنی خویش، خوشنویسی با خودکار را به صورت جدی دنبال کرد و در سال 1385 به تبریز رفت و با هدف کاربردی کردن هنر خوشنویسی با ابزار نوشتاری روزمره مردم )خودکار و خودنویس و...) اقدام به تاسیس آموزشگاه آزاد هنری خوشنویسی با خودکار نمود و در طول این سالها به بیش از یک میلیون نفر از اقصی نقاط ایران و جهان خوشنویسی را آموزش داد، و چندین جلد کتاب و دی وی دی آموزشی در مورد انواع خط فارسی، انگلیسی و... تهیه کرده است.

فعالیت ها 

اکبر فتحی هفت بار کل قرآن کریم را به خطوط نسخ، ثلث و نستعلیق با خودکار کتابت کرده، برای نخستین بار در جهان استاندارد علمی برای خوشنویسی با خودکار را تدوین کرده و کد سازمان فنی و حرفه ای را اخذ نموده است.

وی بیش از 100 همایش آموزش خوشنویسی با خودکار برگزار کرده و با همراهی هزار نفر از شاگردان خود طی آیینی کل قرآن را در یک ساعت کتابت کرده است.

در سال 1385 کتابت قرآن با خودکار معمولی به شیوه خط نستعلیق را با رعایت تمام اصول و قواعد خط نستعلیق بدون دوباره نویسی انجام داد که خبر آن از شبکه های سراسری صدا و سیما اطلاع رسانی شد. در سال 1386 نیز اقدام به کتابت ترجمه انگلیسی قرآن مجید به شیوه خط کاپرپلیت نمود که آن نیز از شبکه های مختلف رسانه ای خبر رسانی شد. 

تدریس: 

تدریس خوشنویسی با خودکار و هوش مالی در دانشگاه مدیریت صنعتی تبریز - سال های 91 تا 95

تدریس خوشنویس با خودکار، نقشه کشی و معماری در دانشکده فنی تبریز - سال های 86 تا 89

تدریس خوشنویس با خودکار، نقشه کشی و معماری در دانشگاه فرهنگیان 86 سال های تا 90 

نمایشگاه های خط 

نمایشگاه سماع خط خودکاری

نمایشگاه کاربردی کردن هنر خوشنویسی با ابزار نوشتاری روزمره

نمایشگاه خوشنویسی صنعتی

کتابت قرآن در شهرداری تبریز - سال 92

نمایشگاه خط اداره ارشاد اسلامی تبریز - سال های 85 تا 91

کتابت قرآن در نمایشگاه قرآن تبریز - سال های 85 تا 91

کتابت قرآن در باشگاه تراکتور سازی تبریز - سال 91

کتابت گروهی در مصلای بزرگ تبریز - سال 90

نمایشگاه خط نمایشگاه کتاب تهران - سال های 88 و 89

نمایشگاه خط نمایشگاه کتاب تبریز - سال های 88 و 89

نمایشگاه خط دانشگاه سراسری تبریز

کتابت قرآن در نمایشگاه قرآن - سال 86

کتابت قرآن در نمایشگاه نیروی انتظامی - سال 86

نمایشگاه کتابت قرآن دانشگاه هنر اسلامی تبریز (دومین دانشگاه برتر هنر ایران) - سال 85

 

 

آثار و تالیفات

 

1. رسم‌الخط نستعلیق دانش‌آموزی با خودکار به شیوه مهندس فتحی- سال 96

2. کتاب خوشنویسی به سبک کاپرپلیت، دو جلد - سال 94

3. کتاب خوشنویسی به سبک نسخ، دو جلد - سال 94

4. کتابت قانون اساسی با خودکار - سال 92

5. کتاب خوشنویسی به شیوه ی نستعلیق، چهار جلد. انتشارات ندای سبز - سال 88

6. کتاب مجموعه آثار خطی (نستعلیق شکسته نسخ و ثلث) - سال 87

7. کتاب سخنان بزرگان به خط نسخ تحریری

 

جوایز

 

لوح سپاس از هشتمین جشنواره بین المللی خوشنویسی غدیر

لوح سپاس از سومین نمایشگاه و همایش فرهنگ کار

لوح سپاس از شرکت پالایش نفت تبریز برای برگزاری کلاس های فرهنگی

لوح سپاس از معاون فرهنگی، اجتماعی و گردشگری سازمان منطقه آزاد ارس - سال 97

لوح سپاس از آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای قدردانی از فراهم آوردن زمینه ارتقای دانش، نگرش و مهارت بازار کار و اشتغال- سال 96

لوح سپاس از دفتر نمایندگی موسسه خیریه و نیکوکاری دیانت علی (ع) برای قدردانی از کارآفرینی و مدیریت راهبردی کسب و کار- سال 96

لوح سپاس از آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز برای قدردانی از تلاش در رشد و تعالی و غنا بخشی تعلیم نونهالان- سال 96

لوح سپاس از آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای قدردانی از تعلیم و تربیت و الگو بودن- سال 96

لوح سپاس از مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای قدردانی از نقد و بررسی کتب جدید التالیف- سال 96

لوح سپاس از نمایشگاه هفته دفاع مقدس، دانشگاه آزاد اسلامی آذرشهر- سال 96

لوح سپاس و کسب رتبه سوم جشنواره الگوهای برتر تدریس استانی- سال 95

لوح سپاس مقام معلم از مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی- سال 95

لوح سپاس از جشنواره ملی اختراعات و ابتکارات تبریز- سال 93

لوح سپاس از آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای تلاش در جهت موفقیت 70 درصدی هنرجویان- سال 92

لوح سپاس مقام معلم از آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز- سال 91

لوح سپاس از سومین نمایشگاه و همایش فرهنگ کار آذربایجان شرقی- سال 89

لوح سپاس از سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای برگزاری دوره های آموزشی خوشنویسی برای دبیران- سال 87

لوح سپاس از نمایشگاه بین المللی تبریز- سال 86

لوح سپاس از اداره آموزش و پرورش ناحیه 4 تبریز- سال 88

مسابقه استانی خوشنویسی با خودکار با موضوع صلوات خاصه امام رضا (ع) – اداره فرهنگ ارشاد اسلامی

لوح سپاس از اولین نمایشگاه بین المللی قرآن تبریز در سال پیامبر اعظم (ص(

 

مدارک تحصیلی:

 

کارشناسی عمران از دانشگاه تبریز - سال 78

کارشناسی ارشد MBA- سال 85

دکترای توسعه کسب و کار (DBA) – سال 94

 

گواهی دوره اول و دوم خط ریز تحریری نستعلیق از انجمن خوشنویسان ایران- سال 86

گذراندن دوره فوق ممتاز انجمن خوشنویسان طی سال های 83 و 84

کسب پایه 2 محاسبات و نظارت از سازمان نظام مهندسی تهران

گذراندن دوره اصول مقدماتی مقاله نویسی در خانه نخبگان جوان تبریز

 

سمت های شغلی:

 

رئیس هیئت مدیره موسسه فرهنگی هنری آرامش، هنر، زندگی

 

سخن پایانی:

 

با دانستن فعالیتهای گسترده آقای اکبر فتحی در زمینه خوشنویسی، می توانید در کلاسهایی که ایشان در ماژورین دارند ثبت نام کرده و خوشنویسی با مداد، خودکار و خودنویس را آموزش ببینید.

ایشان نستعلیق را در 5 دوره آموزش می دهند:

 

مقدماتی:

 

1) حروف و کلمات بدون قوت و ضعف کلمات

2) کار با خودکار

3) کار با خودنویس

 

تکمیلی

 

4)سطر نویسی

5) متن نویسی (علاوه بر حروف و کلمات، چینش حروف را هم باید بدانیم)

 

نسخ را در سه دوره:

 

بدون نازک نویسی:

 

1) کار با خودکار- حروف و کلمات بدون قوت و ضعف کلمات با نازک نویسی:

2) کار با خودکار

3) کار با خودنویس

 

کاپرپلیت انگلیسی را در 2 دوره آموزش می دهند:

 

1) حروف و کلمات بدون قوت و ضعف کلمات

2) متن نویسی

 

هندرایتینگ (Handwriting) انگلیسی را در 2 دوره آموزش می دهند.

 

برای اطلاعات بیشتر با پشتیبانی ماژورین در تماس باشید: 00989129374188

ماژورین کمکت میکنه.

 

منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین